آنگاه که بی صبرانه منتظر آمدن به این دنیا بودم،نمیدانستم رنج هم منتظر به دنیا آمدن هست او هم با من متولد شد…
اگر رنج نبود…آنوقت چه میشد؟
لابه لای تمام خلق این موسیقی ها رنج است که میساباند و جلا میدهد…
اگر سنباده ای زبر به نام رنج نبود هیچ وقت نمیشد جلا گرفت…
اما با این حال که موهایش سفید شده بود و چشم هایش تابه تا،عمیق لبخند میزد…،خودش را تکاند و مرا نوازش کرد،میدانست که من جز او کسی را ندارم ترکم نمیکرد من دوستش دارم امیدوارم او هم مرا دوست بدارد….
نه، به درد ما جنگ سالارها و حماسه سازان⚔️🛡️ نمیخوره
به شدت زمین گیرمون میکنه😐🚬
آنگاه که بی صبرانه منتظر آمدن به این دنیا بودم،نمیدانستم رنج هم منتظر به دنیا آمدن هست او هم با من متولد شد…
اگر رنج نبود…آنوقت چه میشد؟
لابه لای تمام خلق این موسیقی ها رنج است که میساباند و جلا میدهد…
اگر سنباده ای زبر به نام رنج نبود هیچ وقت نمیشد جلا گرفت…
ایول بسیار زیبا و حق👏👏👏
اما با این حال که موهایش سفید شده بود و چشم هایش تابه تا،عمیق لبخند میزد…،خودش را تکاند و مرا نوازش کرد،میدانست که من جز او کسی را ندارم ترکم نمیکرد من دوستش دارم امیدوارم او هم مرا دوست بدارد….
بارها جسمم را در آینه دیدم از من کمک میخواست نمیدانست که من روحی دست و پا بسته ام زخمی ام و جانی ندارم…
با خودش میگفت کاش قبل از تمام شدن نفس هایش، باز نفسش را می دید.
اما دریغ
نفسی که رفته بود، برگشت نداشت.
چه قشنگ…
عالی دمتون گرم
:)یه حس عجیبیه انگار داری رفتن تیکه از وجودتو میبینی و ناچاری به تماشا
شاهکار
عالی بود عالی